مهمان

آلبر کامو Albert Camusمدیر مدرسه داشت دو نفری را که بسمت او از تپه بالا می آمدند نگاه میکرد. یکی روی اسب بود و دیگری پیاده. آنها هنوز سربا لایی مدرسه را که دربالای تپه ساخته شده بود پشت سرنگذاشته بودند . تقلا کنان جلو می آمدند وبه آهستگی درمیان برفی که درمیان سنگ ها و درسطح بلند وصاف فلات انباشته شده بود و جلوی پیشرفت آنها را میگرفت پیش می رفتند. اسب گاهگاه سرمیخورد. بدون اینکه هنوز چیزی بشنود میتوانست بخار تنفس اسب را که از بینی اش درهوا منتشر میشد ببیند. حداقل یکی از مردها منطقه را میشناخت. آنها درامتداد کوره راه با وجودیکه از چندروز پیش درزیر لایه ای از برف سفید کثیف نا پدید شده بود جلو می آمدند. مدیرمدرسه حساب کرد که نیمساعت طول خواهد کشید که آنها به بالای تپه برسند . هوا سرد بود. بداخل مدرسه برگشت که یک ژاکت با خودش بردارد.عرض کلاس را که خالی ویخ زده بود طی کرد. بر روی تخته سیاه چهار رودخانه فرانسه، یک نقاشی که با چهار گچ رنگی مختلف کشیده شده بود و ...

ادامه نوشته

بخارا

همایون صنعتی زادهتازه ترین شماره مجله فرهنگی، هنری بخارا در دسترس علاقمندان قرار گرفت :
شماره 73-72 مجلۀ بخارا ( با تأخیر) اما در بیش از هفتصد صفحه منتشر شد که شامل مباحث: ادای دین به همایون صنعتی زاده، فلسفه، زبان شناسی، نقد ادبی، ایرانشناسی، قدم رنجه، تاریخ نشر کتاب در ایران، آویزه ها، شعر فارسی و شعر جهان، گفتگو، خاطره، گزارش، موسیقی،جغدنامه، بررسی و نقد کتاب، یاد و یادبود است، به انضمام یادنامه همایون صنعتی زاده که در این بخش مقالاتی از ابراهیم گلستان، سیروس علی نژاد، ایرج افشار، زهرا دولت آبادی، مهدخت صنعتی، شیرین صنعتی، و باستانی پاریزی را می خوانیم و تصویر روی جلد این شماره نیز به مبتکر دایره المعارف فارسی و ناشر بیش از سه هزار عنوان کتاب و مترجم ده ها کتاب از جمله کتاب سه جلدی « کیش زرتشت» نوشتۀ مری بویس، یعنی همایون صنعتی زاده اختصاص یافته است و ...

ادامه نوشته

سالینجر از مرگ تا مرگ ...

جروم دیوید سالینجرخالق هولدن کالیفیلد و دنیای کالیفیلدی هم در گذشت. جی.دی.سالینجر؛ این عبوس ترین منزوی دوست داشتنی، از سال ها پیش در انزوای خودش مرده بود اما مخلوقاتش زنده و پر انرژی روزگارشان را تا به امروز گذرانده بودند و ... .
جروم دیوید سالینجر فرزند یک بازرگان یهودی ثروتمند و مادری اسکاتلندی و ایرلندی بود که در سال 1919 در نیویورک بدنیا آمد و در منهتن بزرگ شد. او رابطه سردی با پدرش داشت و کشمکش با هویت یهودیش تاثیری عمیق بر وی گذاشت. در هجده، نوزده‌سالگی چند ماهی را در اروپا گذرانده و در سال ۱۹۳۸ هم‌ زمان با بازگشت‌اش به آمریکا در یکی از دانشگاه‌های نیویورک به تحصیل پرداخته، اما آن را نیمه‌تمام رها کرد. سالینجر نگارش داستانهایش را هنگام ورود به دنیای آکادمی نظامی "ولی فورج" در منطقه ای روستایی در پنسیلوانیا آغاز کرد. او پس از ترک تحصیل از مدرسه مک برنی در منهتن به این آکادمی فرستاده شد و ...

ادامه نوشته

بدون شرح ...

 

بدون شرح

 

 

 

 

 

 

 

 

 

........!

گفت‌وگو با نا آشناها!

مدیا کاشیگرنامه دبیر جایزه ادبی روزی روزگاری به پل استر :
این نامه می‌بایست پارسال برای شما فرستاده می‌شد، یعنی هفت ماه پیش، تا رسماً به اطلاع‌تان برساند که جایزه‌ی روزی روزگاری که تنها جایزه‌ی بخش خصوصی ایران است که ضمناً به رمان‌های زبان‌های دیگر هم جایزه می‌دهد، شما را به‌خاطر موسیقی شانس برنده‌ی خود اعلام کرده است. می‌دانم که ناشر ایرانی‌تان – که ناگفته نماند یکی از معدود ناشران ایرانی است که کپی رایت را رعایت می‌کند، آن‌هم به‌رغم انکار این حق در قوانین ملی ایران – شما را از این موضوع مطلع کرده است. اگر این‌ همه طول کشید تا این نامه را برای‌تان بنویسم، به ‌خاطر رویدادهایی است که کشورم با آن مواجه است: ماه‌ها سعی کردم که مقامات امنیتی را متقاعد کنم که یک جایزه‌ی ادبی کم‌ترین منافات را با ایدئولو‍ژی‌های سیاسی دارد – خصوصاً وقتی سبد گزینشی این جایزه سبد سانسور باشد، یعنی از میان رمان‌ها و مجموعه‌داستان‌های ایرانی یا ترجمه‌شده‌یی که اجازه‌ی نشر یافته‌اند زیرا که هدف جایزه، آشتی کتاب و خواننده و بنابراین انتخاب از میان آثاری است که نشرشان مجاز شناخته شده و ...

ادامه نوشته

روزی روزگاری جایزه ادبی!

جایزه ادبی روزی روزگاریدبیرخانه‌ی جایزه‌ی ادبی روزی ‏روزگاری بر خود فرض می‌داند، اکنون که حدود هشت ماه (اردیبهشت ماه) از زمان مرسوم برپایی جایزه ادبی روزی‌روزگاری در سال ۱۳۸۸ گذشته است، دلایل عدم برگزاری آن تا این موقع سال و همچنین نتایج نهایی را به اطلاع علاقه‌مندان به ادبیات برساند. زیرا دبیرخانه جایزه چندی است از فراهم شدن شرایط، برای برپایی بدون پیش شرط و بدون سانسور این مراسم ناامید شده است و همچنین وظیفه خود می‌داند تا جایی که امکان دارد به طور شفاف، روند تعویق چندین باره مراسم این جایزه را به اطلاع عموم برساند. شروع فعالیت سومین دوره این جایزه، مطابق برنامه هر ساله، از اوایل پاییز سال ۱۳۸۷ آغاز شد و داوری‌ها با این که رشته‌ها نسبت به دو دوره گذشته کثرت یافته بود مطابق زمان‌بندی انجام گرفت و دبیرخانه موفق شد نامزدهای نیمه‌نهایی و سپس نهایی چهار بخش رقابتی جایزه را از طریق رسانه‌های عمومی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ و پیش از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران اعلام کند. هم‌زمان با مشخص شدن نامزدهای تندیس، رای‌گیری برای تعیین برندگان تندیس نیز انجام شد و ...

ادامه نوشته