یادداشت کانون نویسندگان در سالمرگ احمد شاملو

یادداشت کانون نویسندگان ایران در دوازدهمين سالگرد درگذشت احمد شاملو: دوم مردادماه سالگرد درگذشت شاعر بزرگى است كه اكنون بيش از هر زمان ديگر حضور زنده‌ى او را حس مي‌كنيم؛ شاعر بزرگى كه همه‌ى هستى شعريِ خود را وثيقه‌ى كار شاعرانه‌ى سترگى كرد كه به نيروى تخيّلِ خلاق و گره‌خوردگيِ عاطفيِ قدرتِ معنوى و خواستِ آزادي، جهانى آفريد كه در آن نشانى از نفرت و ديگركُشى و نابرابرى نيست، جهانى چنان دل‌انگيز و رعنا كه شايسته‌ى آزادترين انسان است؛ شاعرى بزرگ كه در همه‌ى عمر نه از تلخى و گزندگيِ واقعيت گريخت و نه به يوغ بندگيِ واقعيت گردن نهاد.  هنگامى كه تخيل شاعرانه‌اش بال گسترد و به اوج‌ها پركشيد، گردن‌فراز و مغرور، بر "سرنوشت" انسان تسخر زد، چرا كه انسانِ شعر او كه به "هيئتِ ما" زاده شد، سرگذشت خود را خود رقم زد؛ به هيئت آن "غول زيبا" كه شاعر با باورِ بي‌گمان به تبار جليلِ انسانِ آزاد به بازآفرينى او برخاسته بود؛ غول زيبايى كه نمي‌خواست ". . . منظر جهان را / تنها از رخنه‌ى تنگ‌چشميِ / حصار شرارت و ...

ادامه نوشته

حریف را اشتباه گرفته‌اید!

جوابیه سپیده جدیری* به سید علی صالحی: چه غم‌انگیز است زیستن در سرزمینی که رسانه‌های مدعیِ روشنفکری‌اش نیز دست به سانسور عقاید شاعران و نویسندگان می‌زنند. چقدر مأیوس شدم از همین معدود رسانه‌های خودی، وقتی انتقادهای من از گفته‌های غیرمنصفانه‌ی یک شاعر درباره‌ی جوایز ادبی خصوصی، توسط یکی از این رسانه‌ها به شکلی حیرت‌آور جراحی و شاید بهتر است بگویم قصابی شد! روی صحبتم با خبرگزاری ایلناست؛ رسانه‌ای که با وجود تمام ژست‌های روشنفکری‌اش، توهین‌های آقای سیدعلی صالحی نسبت به جوایز ادبی خصوصی را تمام و کمال منتشر می‌کند و هنگامی که نوبت به پاسخ منتقدانِ گفته‌های ایشان می‌رسد، انتقادات آنها را به گونه‌ای جرح و ... 

ادامه نوشته

خاش؛" تابو " یی در پایتخت عطش!

زندگی نوشت احمد شاملو: گفت‌وگو با خانم خبرنگاری که آمده بود در باب ازدواج نظر مرا بپرسد به بحث دربارۀ سنت‌ها کشیده شد و مرا به یاد سفری انداخت که چند سال پیش به خاش کرده بودم، شهرکی دورافتاده و نامسکون در استان غم انگیز بلوچستان، میان زاهدان و ایرانشهر. ظاهراً خاش، تا نخستین سال‌های قرن شمسی جاری چیزی به جز یک قلعۀ کوچک نبود، در کنار باغی با چند درخت توت، و یونجه زاری که خوراک دواب سربازان را تأمین می‌کرد. پادگانی کوچک بود در دل جلگه‌های جنوبی تفتان – آتشفشان نیمه خاموشی که راست به خشمی‌فرو خورده می‌ماند. اما در اواسط نخستین دهۀ این قرن که دولت به سرکوبی خان‌های نامطیع بلوچ پرداخت و ...

ادامه نوشته

نامه بدون نقطه!

سر سلسله امرا را كردگار احد، امر و عمر سرمد دهاد. دعا گو محمد ساوه ای در كلك و مداد ساحرم و در علم و سواد ماهر. ملك الملوك كلامم و معلم مسائل حلال و حرام. در كل ممالك محروسه اسم و رسم دارم. درهرعلم معلم و در هراصل موسسم .در كلك عماد دومم درعالم، درعلم وحكم مسلم كل امم سرسلسله اهل كمالم اما كوطالع كامكار و كو مرد كرم و ...

ادامه نوشته

محبوب ترین کتاب های داستانی من در سال 1387

انتخاب های داستانی من در فرا خوان دوست هم داستان؛ رضا شکراللهی عزیز (محبوب ترین کتاب های داستانی وبلاگ نویسان ایرانی) :
1- نگران نباش، مهسا محب علی، چشمه
2- مونالیزای منتشر، شاهرخ گیوا، قنوس
3- خنده را از من بگیر، جوا ماه زاده، هیلا

شفا از دوزخ و برزخ تا بهشت!

شجاع الدین شفا، ادیب، پژوهشگر و مترجم سرشناس ایرانی شب گذشته؛ در سن ۹۲ سالگی، در پاریس درگذشت. شفا، به علت وضعیت نامناسب جسمی، چهار هفته در بیمارستان بستری بود. با این حال، وی با وخیم‌شدن شرایط جسمی‌اش، به خواست خود، از بیمارستان به منزل منتقل شده بود. شجاع الدین شفا در سال 1297 هجری شمسی در قم متولد شده بود. او تحصیلات عالی خود را در رشته ادبیات فارسی پس از دانشگاه تهران، در بیروت و پاریس ادامه داد و درجه دکترا دریافت کرد. شجاع‌الدین شفا مترجم کتاب هایی چون کمدی الهی ِ دانته، آثاری از گوته، و آندره ژید به زبان فارسی بود. او پیش از انقلاب 57 ایران، سمت های علمی فرهنگی گوناگونانی از جمله ریاست کتابخانه ملی پهلوی را بر عهده داشت و ...

ادامه نوشته

جایزه روکرت در دستان اسماعیل خویی

بنیاد جایزه ادبی فریدریش روکرت، مستقر در شهر کوبورگ (آلمان)، اسماعیل خویی، شاعر ایرانی را برنده این دوره دانست.جایزه ادبی شهر کوبورگ، که هر دو سال یک بار به نویسنده و ادیبی از خاور میانه و نزدیک تعلق می‌گیرد، به یاد فریدریش روکرت (۱۷۸۸۱۸۶۶) شاعر و شرق‌شناس نامی آلمان نامیده شده است. بنیاد جایزه ادبی روکرت روز ۳۱ ژانویه ۲۰۱۰ اعلام کرد که این نشان ادبی در این دوره به یک ادیب ایرانی تعلق خواهد گرفت .چهار شاعر و نویسنده ایرانی برای مرحله نهایی معرفی شدند که عبارت بودند از: محمدرضا شفیعی کدکنی، اسماعیل خویی، منیرو روانی‌پور و شهریار مندنی‌پور.

هیئت داوران جایزه روکرت طی اطلاعیه‌ای خبر داد که از میان نامزدهای این بنیاد، جایزه امسال به اسماعیل خویی تعلق گرفته است و ...

ادامه نوشته

وطنم و تنم ...

ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها می شد، با خود ببرد هر کجا که خواست ...

سالینجر از مرگ تا مرگ ...

جروم دیوید سالینجرخالق هولدن کالیفیلد و دنیای کالیفیلدی هم در گذشت. جی.دی.سالینجر؛ این عبوس ترین منزوی دوست داشتنی، از سال ها پیش در انزوای خودش مرده بود اما مخلوقاتش زنده و پر انرژی روزگارشان را تا به امروز گذرانده بودند و ... .
جروم دیوید سالینجر فرزند یک بازرگان یهودی ثروتمند و مادری اسکاتلندی و ایرلندی بود که در سال 1919 در نیویورک بدنیا آمد و در منهتن بزرگ شد. او رابطه سردی با پدرش داشت و کشمکش با هویت یهودیش تاثیری عمیق بر وی گذاشت. در هجده، نوزده‌سالگی چند ماهی را در اروپا گذرانده و در سال ۱۹۳۸ هم‌ زمان با بازگشت‌اش به آمریکا در یکی از دانشگاه‌های نیویورک به تحصیل پرداخته، اما آن را نیمه‌تمام رها کرد. سالینجر نگارش داستانهایش را هنگام ورود به دنیای آکادمی نظامی "ولی فورج" در منطقه ای روستایی در پنسیلوانیا آغاز کرد. او پس از ترک تحصیل از مدرسه مک برنی در منهتن به این آکادمی فرستاده شد و ...

ادامه نوشته

بدون شرح ...

 

بدون شرح

 

 

 

 

 

 

 

 

 

........!

گفت‌وگو با نا آشناها!

مدیا کاشیگرنامه دبیر جایزه ادبی روزی روزگاری به پل استر :
این نامه می‌بایست پارسال برای شما فرستاده می‌شد، یعنی هفت ماه پیش، تا رسماً به اطلاع‌تان برساند که جایزه‌ی روزی روزگاری که تنها جایزه‌ی بخش خصوصی ایران است که ضمناً به رمان‌های زبان‌های دیگر هم جایزه می‌دهد، شما را به‌خاطر موسیقی شانس برنده‌ی خود اعلام کرده است. می‌دانم که ناشر ایرانی‌تان – که ناگفته نماند یکی از معدود ناشران ایرانی است که کپی رایت را رعایت می‌کند، آن‌هم به‌رغم انکار این حق در قوانین ملی ایران – شما را از این موضوع مطلع کرده است. اگر این‌ همه طول کشید تا این نامه را برای‌تان بنویسم، به ‌خاطر رویدادهایی است که کشورم با آن مواجه است: ماه‌ها سعی کردم که مقامات امنیتی را متقاعد کنم که یک جایزه‌ی ادبی کم‌ترین منافات را با ایدئولو‍ژی‌های سیاسی دارد – خصوصاً وقتی سبد گزینشی این جایزه سبد سانسور باشد، یعنی از میان رمان‌ها و مجموعه‌داستان‌های ایرانی یا ترجمه‌شده‌یی که اجازه‌ی نشر یافته‌اند زیرا که هدف جایزه، آشتی کتاب و خواننده و بنابراین انتخاب از میان آثاری است که نشرشان مجاز شناخته شده و ...

ادامه نوشته

روزی روزگاری جایزه ادبی!

جایزه ادبی روزی روزگاریدبیرخانه‌ی جایزه‌ی ادبی روزی ‏روزگاری بر خود فرض می‌داند، اکنون که حدود هشت ماه (اردیبهشت ماه) از زمان مرسوم برپایی جایزه ادبی روزی‌روزگاری در سال ۱۳۸۸ گذشته است، دلایل عدم برگزاری آن تا این موقع سال و همچنین نتایج نهایی را به اطلاع علاقه‌مندان به ادبیات برساند. زیرا دبیرخانه جایزه چندی است از فراهم شدن شرایط، برای برپایی بدون پیش شرط و بدون سانسور این مراسم ناامید شده است و همچنین وظیفه خود می‌داند تا جایی که امکان دارد به طور شفاف، روند تعویق چندین باره مراسم این جایزه را به اطلاع عموم برساند. شروع فعالیت سومین دوره این جایزه، مطابق برنامه هر ساله، از اوایل پاییز سال ۱۳۸۷ آغاز شد و داوری‌ها با این که رشته‌ها نسبت به دو دوره گذشته کثرت یافته بود مطابق زمان‌بندی انجام گرفت و دبیرخانه موفق شد نامزدهای نیمه‌نهایی و سپس نهایی چهار بخش رقابتی جایزه را از طریق رسانه‌های عمومی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ و پیش از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران اعلام کند. هم‌زمان با مشخص شدن نامزدهای تندیس، رای‌گیری برای تعیین برندگان تندیس نیز انجام شد و ...

ادامه نوشته

مرگ بر مرگ!

بهمن جلالی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تف به این روزهای سیاه. بهمن جلالی هم رفت. وقتی که یاد آن خنده ها و شوخی های تلخش می افتم باورم نمی شود که دیگر نباشد. زمستان 85 وقتی که پروژه عکاسی من با موضوع مرگ را دید، گفت: « بابا اینا چیه. سر صبحی حالم و خراب کردی. از زندگی عکس بگیر نه از مرگ و ... » و امروز آخرین فرم زنگی بهمن جلالی به سوی نیستی و مرگ برداشته شد. دیگر چه بخواهد چه نخواهد با مرگ هم آغوش تر است تا زندگی. یادش بخیر ...

ادامه نوشته

نامه دکتر پرویز ناتل خانلری به ...

پرویز ناتل خانلریفرزند من؛ دمي چند بيش نيست که در آغوش من خفته‌اي و من به نرمي سرت را بر بالين گذاشته‌ام و آرام از کنارت برخاسته‌ام و اکنون به تو نامه مي‌نويسم. شايد هر که از اين کار آگاه شود عجب کند، زيرا نامه و پيام آنگاه به کار مي‌آيد که ميان دو تن فاصله باشد و من و تو در کنار هميم. اما آنچه مرا به نامه نوشتن وا مي‌دارد، بعد مکان نيست بلکه فاصله زمان است. اکنون تو کوچک‌تر از آني که بتوانم آنچه مي‌خواهم با تو بگويم. سال‌هاي دراز بايد بگذرد تا تو گفته‌هاي مرا دريابي. شايد روزي اين نوشته را برداري و به کنجي بروي، بخواني و درباره آن انديشه کني. من اکنون آن روز را از پشت غبار زمان به ابهام مي‌بينم. سال‌هاي دراز گذشته است. نمي‌دانم که وضع روزگار بهتر از امروز است يا نيست. اکنون که اين نامه را مي‌نويسم، زمانه آبستن حادثه‌هاست. شايد دنيا زير و رو شود و همه‌چيز ديگرگون گردد. اين نيز ممکن است که باز زماني روزگار چنين بماند. من نيز مانند هر پدري آرزو دارم که دوران جواني تو به خوشي بگذرد و ...

ادامه نوشته

به یاد غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدیبه یاد غلامحسین ساعدی كه قصه‌هایش كسی را به خواب نمی‌بُرد، كه گُلبانگِ بیداری بود!
نزدیك به بیست‌وپنج سال از درگذشت غلامحسین ساعدی (گوهرمراد)، داستان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، روان‌پزشك، فعال اجتماعی، و از پایه‌گذاران كانون نویسندگان ایران می‌گذرد.
ساعدی نوشتن در نشریات ادبی را از سال ۱۳۳۴، در بیست‌سالگی، آغاز كرد. از ابتدا جانی شیفته داشت؛ به شیوه‌ی پزشكی مردمی از آموخته‌های خود بی هیچ چشم‌داشت برای درمان آلام و دردهای روانی نیازمندان بهره گرفت؛ با جلال آل‌احمد و احمد شاملو و با سیروس طاهباز و رضا براهنی طرح دوستی‌های پایدار ریخت و در شكل‌گیری كانون نویسندگان ایران نقشی مؤثر و جدی بازی كرد.
ساعدی سراسر ایران را از خلیج فارس تا كرانه‌های خزر، از كوهستان‌های غرب تا فراسوی كویر شرق درنوردید و لحظه ‌لحظه‌ی زندگی مردمان تهی‌دست، فراموش‌شده، مفلوك و درهم‌شكسته را با خمیره‌ی ذهن و ضمیر خود درآمیخت و در قلم جاری كرد

ادامه نوشته

درخواست آزادی اردوان تراکمه

آزادی اردوان تراکمهحدود هفتاد نویسنده، شاعر، مترجم و روزنامه‌نگار فرهنگی برای آزادی اردوان تراکمه به رئیس قوه‌ي قضاییه نامه نوشته‌اند. در بخشی از این نامه چنین آمده است:
به استحضار می‌رساند «اردوان تراکمه» فرزند «یونس تراکمه» (داستان‌نویس و منتقد ادبی پیش‌کسوت)  شب یک‌شنبه ۶ دی‌ماه ۱۳۸۸ در منزل یکی از دوستانش بازداشت شده و پیگیری خانواده برای آگاهی از دلیل دستگیری او که در راهپیمایی عاشورا نیز شرکت نداشته، تا کنون به نتیجه نرسیده است. اردوان تراکمه دانشجوی سال دوم رشته‌ی کارگردانی سینماست و مقاله‌های او در حوزه‌ی نقد سینما در مطبوعات رسمی کشور منتشر شده است. با توجه به سابقه‌ی فعالیت فرهنگی و حوزه‌ی تحصیلی این جوان، ما امضاکنندگان این نامه و اهالی فرهنگ و هنر تقاضا داریم مسئولان، استعدادهای جوان فرهنگی و هنری را که امیدهای آینده این سرزمین هستند به دیده‌ی دقت بنگرند؛ چرا که حضور جوان‌هایی از این دست در حبس در اذهان عمومی نیز تاثیر خوبی نخواهد داشت. ما خواستار آن‌ایم که با توجه به حقوق قانونی وی، زمینه‌ی آزادی او را فراهم آورید و ...

ادامه نوشته

قدرت بی قدرتان

قدرت بی قدرتان«واسلاو هاول» نمایشنامه نویس، جستارنویس، ناراضی سابق و چهر‌‌ه‌ی سیاسی چک است. او دهمین و آخرین رئیس جمهور چکسلواکی و اولین رئیس جمهور «جمهوری چک» بود. شرکت او در طرح مدنی «منشور ۷۷» نقش او را به عنوان رهبر مخالفان در چکسلواکی به تثبیت رساند. «قدرت بی قدرتان» یک جستار آینده‌نگرانه محسوب می‌شود زیرا خیزشی که منجر به فرو پاشی رژیم کمونیستی در چکسلواکی شد، تقرییاً به درستی در این جستار به تصویر کشیده شده بود. «هاول»در این سند مصرانه از هم‌وطنانش می‌خواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژی‌ای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، کاهش دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوز‌‌ه‌ی حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوز‌‌ه‌ی پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشته‌اند، «واسلاو هاول» به دگرگونی رویداده در روان آدمی در جامعه می‌پردازد و ...

ادامه نوشته

درخواست آزادی جواد ماه زاده

آزادی جواد ماه زادهنامه‌ی حدود نود نویسنده، مترجم، شاعر و روزنامه‌نگار فرهنگی به رئیس قوه‌ی قضاییه برای آزادی جواد ماه‌زاده، داستان‌نویس و منتقد  ادبی :
با سلام
به استحضار می‌رساند که قریب به ۸۰ روز از بازداشت آقای جواد ماه‌زاده از نویسندگان و منتقدان ادبی کشور می‌گذرد، در حالی که او در جامعه‌ی فرهنگی کشور به اعتدال مشهور است و یکی از خدمتگزاران جوان و بی‌ادعا به فرهنگ کشور است. برای آشنایی بیشتر جناب‌عالی با ایشان ناگزیریم دوباره تکرار کنیم که او نویسنده‌ی رمان «خنده‌ات را از من بگیر» و بیش از صدها نقد و مقاله درباره‌ی ادبیات، فرهنگ و هنر این کشور است و جناب‌عالی خودتان مستحضرید که زندانی شدن چنین چهره‌های فرهیخته‌ای نه تنها باعث به وجود آمدن ابهام‌های جدی در افکار عمومی جامعه‌ی فرهنگی و هنری کشور می‌شود که تداوم بازداشت آنان موجب خسران برای فرهنگ کشور است و زمان‌هایی که آنان باید صرف خدمت به فرهنگ این مروز و بوم کنند، در بازداشت و زندان سپری می‌شود و ...

ادامه نوشته

"در جستجوی زمان از دست رفته" از دست رفت!

مهدی سحابیمهدی سحابی نقاش، مجسمه‌ساز، نویسنده، عکاس و مترجم ایرانی صبح امروز بر اثر ايست قلبي درگذشت . مهدی سحابی هم "در جستجوی زمان از دست رفته" از دست رفت. و تنها حسرت است که در ذهنم می نشیند. روزگار غریبی است ...
مهدی سحابی متولد ۱۳۲۳ در شهر قزوین نقاش، مجسمه‌ساز، نویسنده، عکاس و مترجم ایرانی است. عمده شهرت سحابی بابت ترجمه مجموعهٔ در جستجوی زمان از دست رفته نوشته مارسل پروست است.
سحابی در آغاز به تحصیل در هنرکده هنرهای تزیینی تهران و سپس فرهنگستان هنرهای زیبا ی رم مشغول شد، اما پس از مدتی هر دو را رها کرد. وی مدتی به سراغ روزنامه‌نگاری، بازیگری، عکاسی و کارهای مشابه پرداخت و در آخر به سراغ ادبیات، نقاشی و ترجمه ادبی رفت. وی آثاری را از زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی به فارسی برگردانده است و رمان عظیم مارسل پروست بی‌گمان مهم‌ترین ترجمه اوست. او دوره نقاشي و كارگرداني را نيمه تمام نهاد و به روزنامه‌نگاری روي آورد و ...

ادامه نوشته

تاریخ ...

 

?؟?؟?می‌گویند اسکندر پس از حمله به ایران در اداره‌ی کشور درمانده و مستأصل بود. او از مشاورانش می‌پرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیش‌تر می‌فهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران می‌گوید: «کتاب‌هایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند». اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ می‌دهد: «نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آن‌ها را که نمی‌فهمند و کم‌سوادند، به کارهای بزرگ بگمار و آن‌ها که می‌فهمند و باسوادند را به کارهای کوچک و پست. بی‌سوادها و نفهم‌ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچ‌گاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده‌ها و باسوادها هم یا به سرزمین‌های دیگر کوچ می‌کنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه‌ی مرگ، در گوشه‌ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد!

محكوم به تكرار!

سقوط


















 

ويل دورانت : « آنان كه تاريخ نمي خوانند، محكومند كه دوباره در آن زندگي كنند! »

مرگ سنجاقك

محمد حقوقي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



دراين روزهاي بغض و خفگي، محمد حقوقي هم در غبار گم شد و ...

ادامه نوشته

آزادي ...

مير حسين موسوي 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


براي داشتن حداقل زندگي؛ آزادي، بايد آمد و حضور را معنا كرد ...

مرگ ترجمه ...

رضا سید حسینی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مرد انتخاب های ناب و ترجمه های خوب رفت. امروز با طاعون مرگ، خاطرات به ضد خاطرات بدل می شود و  فقدان حضورش ادب و ادبیات را به لرزه در می آورد! او رفت تا ...

یک سال بیشتر نمانده!

question_cmwieoklدرحالی که چالش برسرتاریخ گذشته همچنان ادامه دارد، اکنون با پدیده دیگری روبروییم که تاریخ آینده را رقم می زند. با روی کارآمدن دولت نهم ازسال 1384 یکی از مسائلی که همواره سوژه خبری این دولت بود مسأله امام زمان بود. کمک های مالی دولت به مسجد جمکران و جشن نیمه شعبان یکی از نمودهای این موضوع بود. شایعاتی نیز درباره رویکرد رئیس دولت نسبت به امام زمان بر سر زبان ها افتاد. موضوع صندلی خالی در جلسات کابینه و بشقاب خالی سر سفره هیأت دولت و یا جانمازی خالی جلو صف نماز و... همه دهان به دهان می گشت که با تکذیب کلی رئیس جمهور قدری فروکش کرد. اما گذشته از همه این خبرها که کمتر سند و مدرکی برایش ارائه می شد، انتشار کتابی در این موضوع بطور رسمی مسأله را از حالت شایعه و توهم درآورده و به صورت موضوعی قابل بررسی و جدی مطرح نمود. همزمان با شروع کار دولت نهم کتابی با عنوان "دهه هشتاد، دهه ظهور" نوشته دکترسیدحسین سجادی توسط انتشارات هاتف منتشرشد. در این کتاب با تمسک به برخی روایات پیش گویی شده است که امام زمان تا پایان دهه هشتاد ظهور می کند.

ادامه نوشته

توي ده شلمرود حسني تك و تنها بود و ...

منوچهر احترامي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منوچهر احترامي به ابديت تنهايي حسني اش پيوست. از خودم مي پرسم آيا كودكي هايمان دارد مي ميرد؟
آسمان شملرود باراني است و ...  

گلشیری در اغما!

عکاس : رضا دقتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 جایزه ادبی گلشیری هم به اغما رفت. همین ...

ادامه نوشته

درود بر تو، سانسورچی...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رضا جان سلام

می گویند: « هفتان فيلتر شد.»

چه خوب. آقا  تبريك و شاد باش مرا از صميم قلب بپذير! و ...

ادامه نوشته

ناگهان هذا عباس نعلبندیان...

 

عباس نعلبندیانخوانش این روزهای پاییزی من، در مورد اندیشه ها و منش نویسندگی و زندگی عباس نعلبندیان، مرا به قطعه 109 بهشت زهرا کشاند. جایی که آقای نعلبندیان در کنار آقای ص.ص.م اش، از مرگ تا مرگ را تجربه می کند! نعلبندیان نمونه آن دسته روشنفکر هایی است که فضای خفه و بیمار جامعه جنگ زده و بحران زده زمان را تاب نیاورده، خودش را به وادی هفتم و وصالی خود خواسته می رساند. کتاب بررسی و تحلیل آثار و اندیشه های عباس نعلبندیان، دغدغه این روزهای من، تا اندکی دیگر آماده چاپ می شود. " پژوهشی ژرف و سترگ ..."! از مردی که ساده بود مثل زندگی و  ...

ادامه نوشته

فریدریش دورنمات

فردریش دورنماتسومين شماره فصل نامه تخصصي ادبيات نمايشي؛ سيميا ( پاييز 1387 ) كه به نقد و بررسي دورنمات ، نمايشنامه نويس سوئيسي مي پردازد با سردبيري علي دهباشي منتشر شد.
در این شماره چندین نمایشنامه از دورنمات به همراه مطالبی از هاینتس گورتس، سعید فیروزآبادی، تورج رهنما، حمید سمندریان، هاینریش گورتز، زهرا سالمی، ندا درفش کاویانی، سحر مازیار، فیلیپ ولتی، عزت الله فولادوند، محمود حسینی‌زاد، حسن عشایری، آندره مولر، مهشید میرمعزی، آلکس هارتمن، تانیا محمد صادق، علی اصغرحداد، ماشاءالله مقدسی، تئودور زیلکوفسکی، محمدرضا فرزاد، رضا نجفی، شیرین بزرگمهر، افسانه ماهیان، قطب الدین صادقی، مریم مؤمنی، مهشید نونهالی و سید جواد روشن درباره زندگی، تاثیرپذیری و تاثیرگذاری فریدریش دورنمات بر ادبیات نمایشی آلمانی زبان منتشر شده است.

ادامه نوشته

نه بخاطر جلال، براي يوسف!

جلال آل احمدجايزه جلال آل احمد، دولتي ترين جايزه ايران! نهايتا به سرانجام خود رسيد. جايزه اي كه از روز اول مطرح شدنش حاشيه هاي فراواني را همرا داشت كه متن ماجرا را هم زير سوال برده بود. جايزه اي تصويب شده در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، با 110سكه براي نفر برگزيده !!!
در روزهاي سياه و سفيد فرهنگ، هنر و سياست و... اين جايزه در ليست سياه قشر روشنفكر قرار گرفته، به نوعي تحريمش كردند. اما در اين ميانه بودند نويسندگاني كه به طور مستقل و رها با شركت در اين جايزه، خود و داستان خود را در اين آزمون قرار داده، خودشان را از منظر دولتي ها محك زدند. با آن كه پس از هر جايزه اي حرف و حديث هاي فراواني پيش مي آيد و بري بودن جايزه ها از حرف هاي پس و پيش تقريبا محال است، اما مي خواهم به دور از تمام اين حاشيه ها به اصل ماجراي نفر و اثر تقدير شده در حوزه داستان كوتاه، « اژدها كشان » نوشته يوسف عليخاني بپردازم و...

ادامه نوشته

آیا این او با ما است؟


بدون شرح...

کردان در واژه‌نامه‌ی آکسفورد!

طرح مرتضی ممیز
دوست عزیز و انیشمندم مدیا کاشیگر، ایمیلی برایم ارسال کرده که خواندن و مشاهده آن خالی از لطف نیست. بی هیچ کم و کاستی مطلب را در اینجا می آورم، باقی ...

ادامه نوشته

آماده‌باش دایم جنسی زنان برای شوهران!

گزارش زیر تحت عنوان «زیباترین روش شوهرداری؛ معیارهای همسر نیكو از نگاه قرآن» در شماره روز پنج‌شنبه 18 مهر 87 روزنامه کیهان منتشر شده است. بدون هیچ اظهار نظری مطالعه بفرمایید:
در روایات و روان شناسی جنسی درباره خلوت گاه و تعامل زن و شوهر در این مدت، گفته شده كه آنان در این مدت با یك دیگر درباره مسایل خصوصی سخن بگویند و معاشقه نمایند و هرگز درباره مسایلی سخن نگویند كه كدورت زا باشد و مشكلات بیرون از خلوتگاه را به درون خلوتگاه بكشاند و عیش را منقص گرداند و آتش محبت را به آب سرد سخنان درشت خاموش سازد بلكه هر سخنی كه مهر و محبت را بیافزاید و عاملی برای جذب و جلب به سوی یك دیگر باشد بر زبان رانند. به هر حال عرضه كردن زن به مرد در خلوتگاه و حریم كاملا خصوصی، اصلی قرآنی و حكمی الهی است كه نمی توان از آن چشم پوشید. از این رو گفته اند بسیاری از مشكلات و درگیری های میان زن و شوهر در طول روز ارتباط تنگاتنگی با خلوت گاه ایشان دارد و...

ادامه نوشته

یک رنگ کم تر از بی رنگی!

با شاد باش به اهالی فرهنگ، جايزه مهرگان، جایزه ای كه می توانست طراوتی باشد به اين روزهای خاكستری ادبيات و فرهنگ فعلا؛ تأكيد می كنم، فعلا تعطيل شد. تأكيد من از آن جهت است كه خوش بينانه اميدوارم كه اين جايزه فقط در اين تاريخ خاص و سياه! سال 1387 تعطيل شده باشد.
فتح الله بی نياز و دوستانش به هر دليلی – خودشان كمبود آثار حوزه داستانی ذكر كرده اند -  صلاح ندانستند كه اين جريان امسال به راه خود ادامه دهد.
باز خورد های تعطیلی اين جايزه در اهالی قلم متفاوت بوده و هست. اما اكثر قريب به اتفاق آنان تعطيلی جايزه را در اين وانفسای لگدمال كردن ادب و ادبيات به صلاح نمی دانستند. بودند آن هايی كه معتقد بودند با اين حركت عملا ما يك گام به عقب نشسته ايم. گامی كه تفسير و تأويلش امروز ميسر نيست و در فردای ادبيات ما مشخص خواهد شد و...

ادامه نوشته

خوش به حال آقای سارتر

ژان پل سارترجمعه گذشته شبکه آرته فرانسه را می دیدم. همین که دستم رفت روی شماره یک ریموت رسیور، تصویر تمام نمای سارتر نشست توی قاب تلویزیون. سیگاری گوشه لب خیره شده به دوربین. گوینده با آن لحن و آهنگ خوش کلامش چند بار سغتغ را به زبان آورد. جالب آن بود که فیلم های کوتاه سیاه و سفیدی از سارتر غالبا با دوبوار و یک جا با کامو نشان داد. آن چشم منحرف به سوی هیچ، آن چهره زمخت و سنگی، با سیگاری که از گوشه لبش جدا نمی شود و ... . بدون استثنا تمام فیلم های پخش شده از او، سارتر را در جلو یا درون کافه نشان می داد. شاید که نه بی شک همین فرهنگ کافه نشینی است که هنرمند را از انزوا و مرگ بیرون کشیده به دنیای زنده ها نزدیک می کند. اتفاقی که هر بار خواست در این وطن جانی بگیرد از بیخ و بن ریشه اش را زدند. با دیدن این فیلم شگفت زده شدم چون فکر نمی کردم فیلم و تصاویر تلویزیونی از سارتر وجود داشته و...

ادامه نوشته

به یاد الوند...

حسين ابراهيمی ( اِلوند)به مناسبت سالگرد درگذشت حسين ابراهيمی ( اِلوند)، محقق و مترجم نامی آثار كودك و نوجوان ايران، نشر افق نمايشگاهی از مجموعه آثار اين نويسنده فقيد برگزار می ‌كند. اين نمايشگاه از روز شنبه 6 مهرماه 1387به مدت يك هفته در فروشگاه مركزی نشر افق با 30درصد تخفيف برگزار می ‌شود.
محل برگزاری نمايشگاه :  فروشگاه مركزي نشر افق، تهران- خيابان انقلاب- خيابان 12 فروردين- خيابان شهيد وحيد نظری (غربی)- پلاك 183تلفن فروشگاه : 66408161

فردا دور نیست...

...این روز ها درگیر احمق ترین انسان!های جهانم! انسان که نه شبیه انسان، چیزی نظیر خوکان و ماده سگان چسبیده به توله. اینان چسبیده به حماقت ها و کم سوادی که نه بی سوادی خود، نه به خود که به تمام جامعه ضرر می زنند. از صفا و آبادی می گویند بی آن که نه پی آبادی ...ان  باشند و نه پی صفا...یی، که به حق پی ویرانی و تحقیر و گذشتن از بعد انسانی من درگیر با آنانند. اینان فکر می کنند برنده این بازی احمقانه آنانند، غافل از آن  که چون چنین بازی را تدارک  دیدند خواه نا خواه خود بازنده اصلی هستند.  
این روز مره گی مدام هم که موی دماغ شده، خفه امان کرد در این بی هوایی عشق و ادبیات. گرچه گاه گاه مرتکب گناهی، داستانی یا مقاله ای می شوم. نیمه تمام هایم چند برابر تمام شده ها پی فردایی هستم که امیدوارم همین فردا باشد!
ممنون از تمامی دوستان هم داستان که پی گیر کمرنگی من در این دو سه ماهه بوده و هستند. اگر شرایط آن بشود که باید، زودتر از این روزها به روز می شوم. تا بعد...

مسابقه داستان نویسی خلاقانه

اثر مرتضی ممیزانجمن حرفه ای متفكران ومحققان مسابقه ی سراسری داستا ن نويسی برگزارمی كند . این مسابقه در سه بخش  برگزار می گرد د :
1- داستان کوتاه
2-  داستان ها ی خلاقانه (که درآن ها رویکرد ایده هایی بکر و نو ظهور ارجحیت داشته  یا داستان باشگرد هایی نوظهور نگارش یافته باشد)
3-  قطعه ادبی خلاقانه
علاقمندان می توانند داستان های کوتاه  و قطعات ادبی شان را تا پایان شهوریور ما ه سال  87  به ای میل انجمن  ارسال دارند و...

ادامه نوشته

آلبرتو موراويا

آلبرتو موراويا شب های بخارا :
شصت و پنجمين شب از نشست های مجله بخارا به بررسی زندگی و آثار آلبرتو موراويا اختصاص يافته است . اين مراسم با همكاری مركز هنر پژوهی نقش جهان و كتاب خورشيد برگزار می شود.
از آلبرتو موراويا نويسنده ايتاليايی بيش از چهل رمان و داستان كوتاه منتشر شده است. موراويا همچنين آثار پژوهشی فراوانی در زمينه باستان شناسی ، سينما و سياست نوشته است. او به عنوان منتقد سينمايی تا پايان عمر با مجله « اسپرسو » همكاری می كرد . موراويا به سفر علاقه زيادی داشت و چندين جلد مجموعه سفرنامه های او را تشكيل می دهد. موراويا به تمامی زمينه های پيرامون خود با ديد انتقادی برخورد می كرد ، به ويژه به ساختارهای ايدئولوژيك جهان معاصر و تصويرگر زندگی مردم ايتاليا در قرن بيستم بود. او در 1907 در رم متولد شد و در 1989  در همان شهر درگذشت و...

ادامه نوشته

انتخابات مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران

کانون نویسندگان ایرانانتخابات مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران مورخ 18/4/87 برگزار گردید. لازم به ذکر است که در انتخابات مذکور از روشی ابتکاری برای اخذ آرا استفاده شد. مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران چهار سال متمادی اجازه تشکیل نداشت و سرانجام با آرای پستی انتخابات را برگزار کرد. نتایج حاصله به شرح زیر است :

اعضای منتخب هیات دبیران

ناصر زرافشان

علی اشرف درویشیان

فریبرز رئیس دانا

جاهد جهانشاهی

اکبر معصوم بیگی

و...

ادامه نوشته

فرهاد ورهرام  

شب های بخارا :
شصت و چهارمين نشست از شب های مجله بخارا با همكاری مركز هنرپژوهی نقش جهان به نقد و بررسی آثار هنرمند عكاس و مستند ساز سينمای معاصر ايران فرهاد ورهرام اختصاص يافته است.

فرهاد ورهرام دانش آموخته دانشكده هنرهای دراماتيك در رشته كارگردانی سينما است. از سال 1352 به صورت حرفه اي كار سينمايي خود را آغاز كرده است. ورهرام همچنين در زمينه عكاسی از مجموعه عكس های خود چندين نمايشگاه برگزار كرده است كه نمايشگاه « مراسم قالی شويان در اردهال كاشان » ، « برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا در روستای ابيانه » ، « ارگ بم » و چندين نمايشگاه ديگر را می توان نام برد. شهرت جهانی فرهاد ورهرام به سينمای مستند برمی گردد. ورهرام بخاطر بيست فيلم مستند كوتاه و بلند كه ساخته جوايز جهانی دريافت كرده و  صدها نقد و بررسی درباره آثار سينمای مستند ورهرام منتشر شده است و...

ادامه نوشته

تهران امروز دربند دیروز!


عکسی که تهران امروز را از دیروز بر باد داد


















این عکس، روزنامه « تهران امروز » را از دیروز بر باد داد!

منوجهر طياب

منوچهر طیابشب های بخارا :
شب منوجهر طياب ، استاد مستند سازی برگزار مي شود. اين مراسم با همكاری مركز هنر پژوهی نقش جهان ، مجله بخارا و كتاب خورشيد در عصر يكشنبه 26 خرداد در مركز هنر پژوهی نقش جهان واقع در خيابان وليعصر ، ضلع جنوبی پارك ساعی ، پلاک 1101 با حضور منوچهر طياب و سخنرانان : زاون قوكاسيان ، اسعد نقش بندی ، همايون امامی ، علی دهباشی ، مسعود كازری و محمد علی اينانلو برگزار مي شود. سخنرانی درباره آثار سينمايی منوچهر طياب خواهد بود و همچنين فيلمی از آثار طياب به نمايش درخواهد آمد. گفتنی است كه سال گذشته كتاب « دريای پارس » كه حاصل مطالعات و تلاش های چندين ساله منوچهر طياب بود توسط كتاب خورشيد منتشر شد.

نامه به مردی در تبعيد ابدی!

با سلام و احترام خدمت آقای ابراهیمی!
 می دانم کمی برای فرستادن این نامه دیر شده. آقای نویسنده! نسل من و تو، شاید تمام نسلهای گذشته و آینده نسل شکست های بی شمار و موفقیت های اندک است. بعد از 28 مرداد سال 32 و فروپاشی آرمان ملتی که می رفت تا استقلال اندیشه و آرمان خود را پس از قرنها ببیند، شما و نسل شما؛ روشنفکران وطنی، زخمی شلاق استبداد، گیج و گول از ضربه نابهنگام و کاری، مدتی را به بازسازی و مرور آنچه گذشت اختصاص دادید، سعی کردید خودتان و آرمان لگدمال شده تان را پیدا کنید. آرمانی که از دل مردم خسته از حضور و اندیشه زورگویان جان گرفته در نگاه و نظر شما نشسته بود. آری شما از پس شکستی باز می گشتید که خستگی و عصبیت کمترین و حداقل ماحصلش بود و...

ادامه نوشته

سلام مرگ بر ابوالمشاغل وطن!

 

نادر ابراهیمیدر سوگ نادر ابراهیمی ...
بگذار آسوده خاطر و بی دغدغه بميرم. بگذار تجسمی از آن روز داشته باشم كه دلم را به تابستان بياورد. بگذار شادمانه بميرم. و شادمانه مردن ممكن نيست مگر آنكه يقين بدانم تو می دانی كه براين مرده حتی قطره يی نبايد گريست. در يادداشت هايی كه برايت گذاشته ام و می توانی آنها را چيزی همچون يك وصيت نامه ی بازيگوشانه تلقی كنی، به كرات گفته ام كه از نظر شخصی و فردی، هر روز كه بروم، بی آرزو رفته ام؛ چرا كه سالهاست به همه ی آرزوهای شخصی و فردی ام دست يافته ام. مطلقا بی توقع ام، ابدا تشنه نيستم، و چشم هايم به دنبال هيچ، هيچ، هيچ چيز  و...


ادامه نوشته

مرگ بر روشنفکر بی فکر!

در سال های پس از جنگ جهانی دوم و بروز دوباره ایده ها و تفکرات خفته در بطن جنگ، وپس از انتشار انسان طاغی کامو، سارتر مقاله ای را در رد برخی موارد ذکر شده در کتاب نوشت. مقاله ای که تفاوت دو دیدگاه اگزیستانس به هستی و مسائل پس پشت آن را نمایان می کرد. کامو معتقد بود که  متفکر و اندیشمند و تئوریسین حق دخالت فیزیکال یا دخالتی مستقیم در مسائل را نداشته و ندارد. اما سارتر با رد چنین تفکری معتقد بود که « چون به بطن ماجرا وارد شدی، مطمئنا چه بخواهی و چه نخواهی دست هایت آلوده است ». اين نظر در آن سال ها به شعار و صحبتی بی عمل می مانست که سارتر خود به  صورت عملی آن را اثبات کرد. حمایت مستقیم او از استقلال طلبان الجزایری، حمایت و سخنرانی او در دفاع از حقوق فلسطینیان در سازمان ملل متحد، حضورش در کشورهای انقلابی آمريكای جنوبی و دیدار با چه گوارا در کوبا، رد جایزه نوبل 1952 به دلیل خاموشی و سکوت جامعه جهانی در مقابل مسائل انسانی؛ خصوصا استقلال طلبان الجزایر و ...

ادامه نوشته

اندر فوائد گاو بودن !

« دنیای وارونه » طرح از توکا نیستانی اين انشاء واره از جایی در خلأ دنیای مجازی به دستم رسیده که خواندنش را مجالی می دانم برای خندیدن و گریستن! نگاهی انگلوساکسونی به شوخی و جدی روزگار غریب ما. باز نشر اين مطلب فقط و فقط به دلیل پس پشتی است که در این به ظاهر انشای کودک وار وجود دارد.

با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت می کشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم. اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز می کنم. البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در می یابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد. من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است؛ هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد و...

ادامه نوشته

فردريش دورنمات

فردریش دورنماتمجله بخارا ، كه پيش از اين در زمينه معرفی نويسندگان سوئيسی نشست های : « شب ادبيات سوئيس » ، « شب آنه ماری شوارتسنباخ » و « شب ماكس فريش » را برگزار كرده است ، اين بار « شب فردريش دورنمات » را با همكاری مركز هنر پژوهی نقش جهان برگزار می كند.  آثار فردريش دورنمات ، نويسنده و نمايشنامه نويس سوئيسی ، در ايران  با اجراهای حميد سمندريان معرفی شد و غالب آثار او توسط دكتر عزت الله فولادوند و محمود حسينی زاد به فارسی ترجمه شده است.
دورنمات در ژانويه ۱۹۲۱ در ايالت برن سوئيس متولد شد . در همان شهر ادبيات و فلسفه خواند . اولين اثرش « شهر » متآثر از كافكا بود ولی در ديگر كارهايش شخصيت مستقل خود را يافت.در عرصه رمان نويسي كتاب های « قاضی و جلادش »و « قول » اهميت خاصی در آثارش دارند. در زمينه نمايشنامه نويسی نيز آثاری خلق كرد نمايشنامه های « ملاقات بانوی سالخورده » و...

ادامه نوشته

وعده دیدار ما...

طرح از مرتضی  ممیزاز میان هزاران و شاید  میلیون ها روش برای بسیج کردن جماعتی هم فکر و هم رأی، شاید نگارش و رساندن آن به دست اهلش، جذاب ترین نوع و شیوه آن باشد. اما این که این متن چگونه به دست مخاطب  خود برسد، مسئله ای است که جای بحث دارد. دیروز در میدان انقلاب، یک پخش  کننده تراکت تبلیغاتی بی فکر به محتوی کاغذهای در دست، سعی می کرد به زور هم شده ته تراکت ها را دربیاورد. مردم کاغذها را نگرفته به زمین می  ریختند. بودند دو سه نفری که نگاهی به متن و محتوای کاغذ سبز رنگ انداخته چشمانشان گرد می شد از این رسم غیر معمول و دل خوش و ذوق وطن پرستی نگارنده این تراکت های تبلیغاتی بی محصول! عین متن تراکت را بدون حذف و تغییر می آورم، باقی ...  

ادامه نوشته