وظائف کتاب جمعه

میزگردی با حضور احمد شاملو، فریدون آدمیت، محمدعلی سپانلو و ... : این حقیقت که به ‌تنهائی قادر نخواهیم بود حتی برخی از مسائل گوناگون و پیچیدهٔ جامعهٔ ایران را به دقت لازم مطرح کنیم، از همان آغاز کار برای شورای نویسندگان کتاب جمعه روشن بود. ما می‌دانستیم که اگر این هفته‌نامه قرار است از عهدهٔ وظیفه‌ئی اجتماعی برآید باید به ‌تمامی نیروهای بالندهٔ اجتماع تکیه کند. این اتکا از راه‌های مختلف می‌توانست صورت بگیرد، لیکن ساده‌تر امّا دمکراتیک‌ترین راهی که به نظر رسید این بود که از نمایندگان تفکر و تلقی‌های نیروهای رادیکال و نمایندگان اندیشه‌های فعال غیرمتشکل دعوت به  عمل آریم تا نظرات خود را درباب مسائلی که عنوان می‌شود به ‌دور میزگردی به بحث و برخورد منطقی بگذارند، با یقین به ‌این که انعکاس خود این نقطه‌نظرها در مجله، می‌تواند بحث را به ‌میان تودهٔ وسیع علاقمند ببرد. بدیهی است که در پاره‌ئی موارد لازم خواهد بود که تنها افراد متخصص به ‌بحث و گفتگو بنشینند تا برخی از پیچیدگی‌ها را از دیدگاه فنی توضیح و ...

ادامه نوشته

اولین و آخرین دیدار محمد علی جمال زاده و جلال آل احمد

گزارشی از جلال آل احمد: با جهانبگلو ناهار خوردم و راه افتادم سراغ جمالزاده. صبح، از کافه ای که اباطیل قبلی را در آن یادداشت کردم ، تلفنی زده بودم به حضرت و سلام و علیک و که : « می خواهم خدمت برسم.» و که بفرمایید و از این قبیل. و قرار برای عصر. سر راه گُلی تهیه کردم و سلّانه سلّانه رفتم . راه ، دور بود ، اما سایه بود و تفنّن می کردم. در یکی از آپارتمان بیلدینگ های تازه سازِ بیرون شهر. وسط یک پارک جنگلی. حومه شرقی ِ ژنو. و سلام و علیک و نیم ساعتی نشستیم و بعد راه افتادیم . مثل این که از نگه داشتنم در خانه ، ناراحت بود. و سوار شدیم به اوتلی که زنش می راند . کوتوله ای و آلمانی . و گشتی زدیم تا سر حدّ فرانسه . از میان مزارع و گاوها و گاوداری‌ها و مدتی ایست، تا گَلّه بگذرد و غیره. و برگشتن، در کافه ای، چای بهمان دادند . کنار دریاچه. و کافه ای بزرگ و اشرافی. که تنها مشتری‌اش ما بودیم. و شیر آب ِ خلای عمومی و ایستاده مردانه اش ، با نور فتو الکتریک ، باز و بسته می شد. این آخرین تخم دو زرده فرنگ. که اولین بار، این جا، در «موون پیک» دیدم. از کافه های اعیانی ِ شهر . یکی دو جای دیگر هم داشت و ...

ادامه نوشته

تشییع جنازه ی پابلو نرودا

گزارشی از ریکاردو گاریبای: مراسم تشییع جنازه از خانهٔ شاعر آغاز می‌شود. خانه‌ئی که در آن جسد در برابر همسر بیوه و خواهرانش آرمیده است. آئین شبِ احیا برای مرده در وسط اتاقی غرق در آب و گِل و شُل انجام پذیرفته است؛ اتاقی که روزگاری کتابخانهٔ شاعر بود. کتاب‌ها و مدارک و کاغذها به‌‌همراهِ میز و صندلی‌ها در آب و گِل غوطه‌ورند. روز قبل ارتش با برگرداندنِ مسیر نهر آبی به‌‌داخل خانه، آن را به‌‌آب بسته‌اند و هر‌چه را که جلو چشمشان آمده درهم شکسته خُرد کرده و خانه را غرقه در آب رها کرده‌اند. گروهی از دوستان شاعر تابوت را حرکت می‌دهند. تنها سفیر مکزیک و چند تن دیگر برای همراهی بیوه و خواهران نرودا حضور پیدا کرده‌اند! کسی موضوع را می‌پرسد. به‌او گفته می‌شود: «پابلو نرودا.» «چی!؟» «بله، آقا، پابلو نرودا». و مطلب به‌آرامی منتشر می‌شود. و نام، درها و پنجره‌ها را می‌گشاید. در مغازه‌هایِ نیمه باز ظهور می‌یابد، از تیرهای تلفن با کارگرانی که روی آن‌ها مشغول کارند پائین می‌آید، اتوبوس‌ها را متوقف و آنها را خالی می‌کند، و ...

ادامه نوشته

مرگ شما باعث خوشبختی شما است!

در جلسه عصر سه شنبه  صبا ( فرهنگستان هنر )؛ از سلسله جلسات هفتگی موسسه، دکتر تیمور محمدی؛ اقتصاد دان، میهمان جلسه بود. موضوع بحث « اقتصاد هنر، بایدها و نبایدها » بود که با استقبال خوب نگارخانه داران و اهل فن عرصه هنرهای تجسمی، خصوصا نقاشان روبرو شده، جلسه گرم و پر تنشی را به بار آورد. بالطبع پرسش و پاسخ های بی شمار حضار جلسه را برای مدتی از اختیارم خارج کرد. اما نهیتا با پیش کشیدن مسئله مرگ هنرمند و تأثیرش بر ثروتمند شدن ماترکش جلسه به سکوت خود بازگشت. گویی این واقعیت تلخ به دشنامی سنگین می مانست! اینکه چنین مبحثی حداقل در ایران بحثی نو پا و جوان است شکی نیست. اما لزوم تداوم چنین بحث هایی به واقع از نیازهای امروز جامعه هنری است و...

ادامه نوشته

جهانی شدن هنر، هنر جهانی شدن!

اثر پرویز اسپهبدامروزه جهانی شدن و رسیدن به زبان جهانی بحثی است که به قدرت های سیاسی و نظام های حاکم باز می گردد. هرچه نظامهای اجتماعی قدرتمندتر و مقتدرتر باشند تأثیر جهانی و بالطبع جهانی شدن هم از آبشخور آنان بهره جسته، آن ها را در رسیدن به هدف و اندیشه خود یاری می دهد. جهانی شدن پس یک نظام ضعیف امری بدیهی و محال است. زمانی که آدورنو بقای نظامهای اجتماعی و زیر ساخت های آن را در گرو جهانی شدن مطرح کرد، شاید تصور نمی کرد که این حرکت به سوی جهانی شدن و نهایتا رسیدن به دهکده جهانی امری ناگزیر خواهد شد. از نظر گیدنز دوعلت باعث ظهور چنین تفکر و ایده ای در جهان شد. یکی اینکه جهانی شدن (گلوبالیسم)  قبل از همه، از نتیجهء تحولاتی که در دهه ۱۹۶۰در نظام ارتباطی به وقع پیوست متاثر گردید ـ در این راستا می شود از موجودیت بیش از ۲۰۰ ماهواره بر فراز زمین، که اطلاعات متنابهی را اخذ و پخش می نمایند، یاد نمود. رویداد  دوم سقوط کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی است. گیدنز این امر را تصادفی نمی داند و...

ادامه نوشته