پایان شعر
مقاله ای از جورجو آگامبن: در این بخش هدف من ارائه ی تعریفی ست از امری متداول در شعر؛ امری که تاکنون ناشناخته مانده است: پایان شعر. [در این مبحث، آگامبن به طرح مساله ی پایان شعر به مثابه ی امری صوری و مکان نگارانه می پردازد و تئوری خود با نام پایان شعر را از همین رویکرد فرمالیستی وام گرفته و آنرا می فلسفد، پایان شعر دقیقا مکانی ست که شعر در آن به پایان می رسد. م] بدین منظور، کار خود را بدون وارد شدن به جزئیات با یک دعوی شروع می کنم که به مثابه ی امری بدیهی به ذهنم خطور می کند. بدین معنا که شعر تنها در امتداد (tension) و تفاوت(difference) ( و بنابراین در نوعی تداخل (interference) مجازی) مابین صدا و معنا، درمیان دو حوزه ی (sphere) نشانه ای و معنایی- سکنی می گزیند. در اینجا تلاش من بر این است تا از برخی سویه های فنی، تعریفی را که والری از شعر ارائه می دهد بسط دهم. [در نظرگاه پل والری شاعر فرانسوی (۱۸۷۱-۱۹۴۵) شعر عبارتست از زیباترین نوع تکنیک خلاقانه، او در اشعار خود تلاش می کرد تا ایده های انتزاعی را مبدل به اموری انضمامی (concrete) کند و این عمل را از طریق صنایع سمبولیک بسیار بدیع و ایجاد ریتم های ظریف انجام می داد. مترجم] یاکوبسن تعریف والری را در مقالاتش در باب پوئتیک و ...