در جلسه عصر سه شنبه  صبا ( فرهنگستان هنر )؛ از سلسله جلسات هفتگی موسسه، دکتر تیمور محمدی؛ اقتصاد دان، میهمان جلسه بود. موضوع بحث « اقتصاد هنر، بایدها و نبایدها » بود که با استقبال خوب نگارخانه داران و اهل فن عرصه هنرهای تجسمی، خصوصا نقاشان روبرو شده، جلسه گرم و پر تنشی را به بار آورد.بالطبع پرسش و پاسخ های بی شمار حضار جلسه را برای مدتی از اختیارم خارج کرد. اما نهیتا با پیش کشیدن مسئله مرگ هنرمند و تأثیرش بر ثروتمند شدن ماترکش جلسه به سکوت خود بازگشت. گویی این واقعیت تلخ به دشنامی سنگین می مانست! اینکه چنین مبحثی حداقل در ایران بحثی نو پا و جوان است شکی نیست. اما لزوم تداوم چنین بحث هایی به واقع از نیازهای امروز جامعه هنری است. اگر بر اساس نظریه ماتریالیست ها اثر و خلق هنری را به مثابه کالا در نظر بگیریم - مگر جز این هم می تواند باشد!- باید نهایتا این کالا به دست مصرف کننده خود رسیده، برگشت مالی را نیز برای خالقش داشته باشد. رابطه ای علت و معلولی که در صورت نقصان هر سوی آن سوی دیگر با مشکلات عدیده و خاص خود روبرو خواهد بود. بی شک در جوامع توسعه نیافته ای مثل ایران، در ابتدای امر آشتی دادن و آشنا کردن مردم با هنر باید در اولویت قرار گرفته، هنر را به میان مردم کوچه بازار برده و از این نگاه خاص و مطلق پرهیز کرد، تا هنر جزوی از وجود هر ملت و فرهنگش شود. در این صورت می توان به علاقه و نهایتا به خرید آثار توسط مردم امیدوار بود. سر فصل های اصلی بحث در زیر آمده است. این ها می تواند شروعی باشد برای تفکری عمیق بر روی این مسئله مهم و خاص.  

  


نحوه تعیین قیمت آثار هنری در بازارهای هنری:

مطالعه موردی تعیین قیمت آثار نقاشی

      1-     علم اقتصاد و اقتصاد هنر

2-     بازار آثار هنری

3-     عوامل مؤثر در تعیین قیمت انواع آثار نقاشی

4-     عوامل مؤثر بر تقاضای آثار نقاشی

5-     عواملی که بطور خاص بر تقاضای آثار نقاشی اثر دارند

6-     مرور بر ادبیات

7-     داده های مورد استفاده

8-     یافته های پژوهش

9-     برآورد مدل تعیین قیمت

10- نتایج برآورد مدل

 

 

1- علم اقتصاد واقتصاد هنر

علم اقتصاد وظیفه مطالعه موارد زیر را داراست:

1-1)           رفتار خانواده در تقاضای کالا و خدمات ( مثل آثار هنری ) و عرضه نیروی کار در فرآیند تولید

1-2)           رفتار بنگاه در عرضه کالا و خدمات ( مثل دست اندرکاران آثار هنری، سینما ، تئاتر و ... ) و تقاضای عوامل تولید

1-3)           رفتار بازار از نظر نحوه تعیین قیمت و مقدار مبادله کالا یا خدمت ( مثل قیمت مبادله شده انوع آثار نقاشی در حراج این آثار)

 

2-       بازار آثار هنری

بازار آثار هنری همانند سایر بازارها از عناصر زیر تشکیل شده است:

2-1)           تقاضای آثار هنری توسط هنر دوستان و خانواده ها

2-2)           عرضه آثار هنری توسط هنرمندان و دست اندرکاران امور هنری ( سینما ، تئاتر و ... )

2-3)           تعادل در بازار هنری یا عدم تعادل توسط دولت

 

3-       عوامل مؤثر در تعیین قیمت انواع آثار نقاشی

هدف ما در اینجا عبارتست از:

3-1)چه عواملی بر قیمت آثار نقاشی مؤثرند؟

3-2) بدین ترتیب عوامل مؤثر بر وضع معیشتی هنرمندان و خانواده های آنها مشخص می شود.

3-3) عوامل مؤثر بر قیمت آثار نقاشی هنرمندان عادی و ستارگان هنری چه فرقی دارند؟

3-4) آیا شرکت در نمایشگاههای معروف آثار نقاشی تا چه بر قیمت آنها اثر دارد؟

3-5) آیا امضای اثر نقاشی توسط هنرمند اثری بر قیمت آن دارد تا چه حد؟

3-6) آیا مرگ هنرمند در قیمت اثر نقاشی اثر نقاشی اثر معنی دار دارد؟

3-7) آیا مرگ مورد انتظار ( در اثر کهولت سن یا بیماری ممتد) یا مرگ ناگهانی ( در اثر تصادف، حمله قلبی و ... ) تفاوت معنی داری بر قیمت دارند.

3-8) آیا بعد از مرگ پله بالاتری از قیمت اثر نقاشی ایجاد می شود یا آنکه به تدریج به همان قیمت قبلی باز می گردیم.

3-9) آیا عوامل مؤثر بر قیمت انواع نقاشی (روغن، آب رنگ، چاپ و ... ) تفاومت معنی داری دارند؟

 

4-       عوامل مؤثر بر تقاضای آثار نقاشی 

همانند هر کالای دیگر، بر آثار نقاشی، عواملی بر تقاضای آن، اثر دارند شامل:  

1-     قیمت اثر نقاشی

2-     نوع اثر نقاشی ( روغن، آب رنگ و ... )

3-     نام هنرمند

4-     قیمت سایر آثار هنرمند

5-     قیمت آثار سایر هنرمندان

6-     تعداد حراجی آثار طی آن سال

7-     پیش بینی مرگ هنرمند

8-     امضای هنرمند در اثر نقاشی

9-     ذوق و سلیقه هنر دوستان

10-  تعداد هنر دوستان کشور

11- درآمد و وضع معیشتی هنردوستان

۱۲-  هنرمند عادی است یا یک ستاره هنری

13- آیا آثار هنری مذکور در یک نمایشگاه معتبر عرضه شده است یا نه؟

14- تمرکز رسانه های جمعی بر آثار هنری هنرمند خاصی

15- نقش رسانه ها بطور عموم

16- مرگ قابل پیش بینی و غیر منتظره

17- بازدهی سرمایه گذاری روی سایر داراییها

18- قیمت انتظاری آینده آثار نقاشی

19- تعداد آثار هنرمند مورد نظر

20- ابعاد آثار هنری 

 

5-  عواملی که بطور خاصی بر تقاضای آثار نقاشی اثر دارند

بسیاری از عوامل بالا در تقاضای هر کالا یا خدمتی اثر دارند اما آثار هنری بدلیل ویژگی های خاص خود تمرکز بر برخی عوامل ر می طلبد و آن اینکه:

5-1)           آیا هنرمندان، اعضای گیران کالای بادوام محسوب می شوند؟

- هنرمند مذکور چقدر آثار هنری دیگر دارد، با افزایش تعداد این آثار، قیمت هر اثر کاهش می یابد.

- بنابراین انتظار اینکه درآینده آثار جدیدی خلق شود، باعث کا هش قیمت فعلی می شود.

5-2)     در مورد آثار هنری تضمین قطعی در مورد عدم افزایش عرضه در آینده وجودندارد:

5-2-1)  ترتیبات قراردادی یا نهادی یک راه ممکن است مثل:

- فروش بشکل اجاره بشرط تملیک ، بجای فروش فوری

- پیشنهاد بازخرید در هر زمان در آینده

- کمتر دوام دادن به محصول

5-2-2) اما تمامی این ترتیبات غیر ممکن یا پر هزینه است.

5-2-3) اما " فوت " هنرمند این امر را می تواند ممکن سازد: فوت یک هنرمند ، تهدید افزایش آتی در عرضه محصول را از بین می برد و به افزایش در قیمت آثار هنری آن هنرمند منتهی می گردد.

5-2-4) به علاوه کهولت سن یا بیماری جدی نیز می‏تواند ارزش کار هنرمند را افزایش دهد زیرا این عامل نیز انتظار تولید محصولات در آینده را کم می کند.

بنابراین، اگر مرگ قابل پیش بینی و یا مرگ تأثیر معنی داری در قیمت اثر هنری داشته باشد فرضیه « اعضای کالای بادوام » در مورد آثار هنری پذیرفته می شود.

5-2-5) بدین ترتیب " اثر فوت " بر قیمت اثر هنری، یک تأثیر روی تقاضای محصول است زیرا عرضه در لحظه مرگ ثابت است که باعث افزایش تقاضا و قیمت شده است.

5-3)           اما با مطالعه آثار و لوازم مورد استفاده ورزشکاران معروف اثر دیگری نیز ظاهر شده است:

5-3-1) در مورد این ورزشکاران به تنهایی مدتی اندک پس از مرگ افزایش قیمت شدید در لوازم مربوطه مشاهده شد و این اثر قیمت با دوام نبود.

5-3-2) درحالی که اثر فوت باید با دوام و حتی روبه افزایش باشد

5-3-3) بدین ترتیب اثر جدید بنام اثر احسا سات در ادبیات مربوطه، مطرح گردید:

توجه رسانه ها که مرگ یک هنرمند یا شخصیت مهم دیگر را مورد تأکید قرار می دهند علاقه عموم را به شخص یا زندگی و لوازم و آثار شخص فوق جلب می نمایند.

5-3-4) بدین ترتیب بسته به توجه رسانه ها یک شوک احساسات، لذا یک شوک در تقاضای و پس یک شوک در قیمت ، بطور موقتی می تواند رخ دهد.

5-4)           پس باید در تعیین قیمت آثار هنری به دو اثر فوت و اثر احساسات توجه کرد که چون شور احساسات برای هنرمندان معروف یا ستارگان هنری بیشتر است لذا باید بین هنرمندان عادی و ستارگان هنری تفکیک قائل شد:

" اگر تغییر قیمت بعداز مرگ هنرمند برای هنرمندان ستاره شدیدتر باشد، اثر احساسات قوی تر بوده است. "

6-       مرور بر ادبیات

6-1) پنج مطالعه در سطح بین المللی با استفاده از آمار حراج آثار هنری به مطالعه اثرات بالا پرداخته اند. یک مطالعه نیز بر مبنای داده های مربوط به ورزشکاران نتیجه گری کرده است.

6-2) متأسفانه این مطالعات، نمونه با حجم اندکی را مورد مطالعه قرار داده اند.

6-3)           نتایج این مطالعات تناقض آمیز بوده اند.

6-4)           تمام مطالعات از اریب نمونه گیری رنج می برده اند.

7- داده های مورد استفاده

7-1) داده های مطالعه فعلی وسیع بوده و شامل کلیه هنرمندانی می شود که در 2004 – 1970 در دایره المعارف های معروف هنری مثل Artcyclopedia (2005) ، نام آنها درج شده است ( شامل 560 هنرمند )

7-2) مطالعه شامل اطلاعات مربوط به 000/265 مبادله آثار هنری می گردد.

7-3)این اطلاعات شامل موارد زیر است:

- وسیله نقاشی: روغن، آب رنگ و ...

- ابعاد: برحسب مترمربع

- قیمت مبادله

- سال تولد هنرمند

- سال مرگ هنرمند

7-4) مبادلات مذکور پوشش دهنده آمار حراج ها طی سالهای 2003 – 1959 است.

 

8-یافته های پژوهش از روی داده ها

8-1) یک سال بعد از مرگ شخص هنرمند، تقاضا برای آثار وی بشدت زیاد می شود و در پنج سال اول بعداز مرگ وی در سطح بالایی می ماند.

 

8-2) گرچه هنگام مرگ هنرمند، تعداد مبادله آثار هنری هنرمد بشدت افزایش می یابد.

8-3)اما قیمت این آثار تا چهار یا پنج سال بعد از فوت وی چندان تغییری نمی یابند.

8-4) تفاوت بین آثار هنری نقاشان عادی و ستارگان نقاشی بارز تر است:

در هر دو گروه یک اوج قیمتی حراج در حدود سال چهارم بعد از مرگ هنرمند و پس کاهش بعدی مشاهده می شود. طی دوسال بعد از مرگ، عکس العمل خاص قیمتی مشاهده نمی شود.

9-برآورد مدل تعیین قیمت

برای اینکه ببینیم چه عواملی بر قیمت آثار هنری اثر دارند باید برای مطالعه تأثیر هر متغیر، سایر متغیرها را مورد کنترل قرارداد. لذا متغیرهای زیر در مدل تعیین قیمت مورد استفاده قرار گرفتند.

AP: قیمت در حراجی ( برحسب 2000 دلار US )

TW: پنجره به عمر هنرمند حول مرگ هنرمند

MOMA: آثار هنرمند نمایش داده در نمایشگاه MOMA دربرلین در 2004

SIZE: ابعاد کارهنری برحسب مترمربع

MD: تفکیک نقاشی برحسب روغن، آب رنگ و ...

SIG: آثار نقاشی شده

TYP: تعداد آثار هنری حراج شده طی سال مذکور

AH: محل حراج

YD: سال حراج

9-1) میانگین و انحراف معیار برخی از این متغیرها عبارتند از:

9-2) بدین ترتیب مدل رگرسیونی مورد بر آورد عبارتست از:

Ln(Ap)= α0+ α1TW+ α2TW* MOMA +α3 Size + α4 Size2 +  α5∑ MD+ α6 sig + α7 Typ+ α8∑ AH + α4YD+4

 

9-3) بدیهی است حراج در محل معتبرتر، تأثیری مجزا بر قیمت دارد که سهم هریک از این خانه های حراج و نماد مربوطه عبارتست از:

9-4) 4 مدل برآورد گردیده است که :

- بین مرگ قابل پیش بینی و ناگهانی با لحاظ مدت زمان قبل از مرگ تفکیک قائل می شود.

- بین هنرمندان عادی و ستارگان هنری تفکیک قائل می شود.

- این 4 مدل اثر فوت و اثر مرگ انتظاری را بشکل زیر لحاظ می کنند:

مدل  ا : 2 سال قبل و بعد از مرگ

مدل 2 : 4 سال قبل و بعد از مرگ

مدل3 :  2 سال بعداز مرگ

مدل4 :  4 سال بعداز مرگ

 

10-نتایج برآورد مدل

10-1) تمامی متغیرهای کنترل بجز برخی متغیرهای اثر فوت معنی دار و دارای علامت انتظاری هستند.

10-2)تصاویر با روغن از آب رنگ و ... گرانتر هستند.

10-2)ابعاد نقاشی اثر معنی دار اما کاهنده برقیمت حراجی دارندکه ابعاد بهینه تقریبا9متر مربع است.

10-3)ضریب متغیر فوت معنی دار بوده و اثر معنی دار دارد.

10-4) اما پیش بینی فوت اثر معنی داری ندارد یعنی لحاظ زمان بعد از مرگ و مقایسه با متغیری که هم بعد از مرگ و هم قبل از مرگ را در نظر می گیرد،تفاوت معنی داری ندارد.

10-5) تفاوت معنی داری بین اثر فوت هنرمندان عادی و ستارگان وجود دارد و اثر مرگ برای ستارگان دو تا سه برابر بزرگتر است:

10-6) خانه حراج تأثیرمعنی داری بر قیمت دارد: آثار هنری فروخته شده در کریستی 70% بالاتر از بقیه است.

10-7) با توجه به خواب r2 tw -  r4 tw می توان نتیجه گرفت که بعد از مرگ هنرمند قیمت ها بالا می رود و سپس طی زمان کم می شود پس اثر کالای انحصارگر با دوام وجود ندارد و اثر احساسات قوی تر است.

10-8 ) طی زمان که اثر رسانه ها بیشتر است، این اثر نیز بیشتر است یعنی طی دهه 1980 و 1990 در مقایسه با دهه 1960 و 1970 ، این اثر افزایش قیمت بیشتر است.