روزنامه قانونشكل گيری روزنامه های مصور به شيوه چاپ سنگی :

نخستين تصوير مندرج در مطبوعات ايران، نشان دولتي عهد قاجار است و اين نشان در اولين روزنامه  به مفهوم امروزين، ‌مشهور به « كاغذ اخبار»  به صورت چاپ سنگی نقش بسته است.  چاپ و انتشار اين اولين روزنامة فارسی در ايران در سال چهارم  حكومت محمد شاه (روز دوشنبه 25 محرم سال 1253 هـ. ق )  توسط « ميرزا صالح شيرازی »  و در تهران انجام گرفت.

محتوای اين روزنامه عمدتاً خبری بود و تنها تصوير اين نشريه ، نشان دولتي ايران، شير با شمشير  و خورشيد بود كه در سرلوحه صفحة اول آن قرار می گرفت.

در سومين سال سلطنت ناصرالدين شاه به همت اميركبير  اولين شماره روزنامه ای با نام « روزنامچه  اخبار دارالخلافه طهران »  در روز جمعه پنجم ربيع الثانی 1267 هـ . ق منتشر شد. روزنامه مذكور در دومين شماره خود به « وقايع اتفاقيه » تغيير نام داد و با نظر اميركبير قرار شد كه در سطح وسيع تری  اخبار داخله و خارجه در آن منعكس شود.

اين روزنامه بار ديگر در شماره 472 تغيير نام داد و به « روزنامه دولت علية ايران »  مبدل شد. روزنامه  دولت عليه ايران  تا شمارة 550  به مديريت  و طراحي ميرزا ابوالحسن خان نقاشباشی  منتشر گرديد. مهارت ميرزا ابوالحسن در فن نقاشي و راي همايوني براي باسمة تصوير سبب تحول در شكل روزنامه و همچنين « سنت تصويرگري »  در مطبوعات ايران شد. هنوز نه ماه از آغاز انتشار اين روزنامه نگذشته بود كه سعي و مهارت ابوالحسن خان نقاشباشي در تغيير وضع و نفاست طبع آن، منظور نظر ناصرالدين شاه قرار گرفت، بطوري كه او را به اعطاي لقب صنيع الملك   و خلعت و انعام شايسته ای  تشويق و ترغيب  نمود. صنيع الملك  به مدت 6 سال يعني تا پايان زندگيش به انتشار روزنامه و ادارة امور دارالطباعه  ادامه داد.  امروزه هر قطعه از چاپ نقشهاي  سياه قلم  و چهره پردازي هاي دقيق و قلمگيري هاي نافذ او در اين روزنامه از نظر تاريخ هنر و نقاشي ايران وصنعت چاپ اهميت و ارزشي بسيار دارد.

متاسفانه وضع روزنامه  پس از مرگ  صنيع الملك  در سال 1283هـ . ق دگرگون گرديد و نقش شير و خورشيد  در سر لوح آن بصورت بچه  گانه و زشتي در آمد و تعداد تصاوير آن نيز كاهش يافت و طرح تصاوير هم بسيار تنزل یافت.

از ديگر نشريات مهم عهد ناصري روزنامة «شرف» بودكه به قطع رحلي بزرگ و با خط نستعليق  « ميرزا  رضا كلهر»  در چهار صفحه  و با كاغذ بسيار عالي به چاپ مي رسيد.  در هر شمارة اين روزنامه دو تصوير به شيوة چاپ سنگي ترسيم مي شد.  بيشترين تصاوير اين روزنامه  از رجال و شخصيت هاي  مهم داخلي و خارجي بود كه همراه اين تصاوير؛ مختصري  از احوال آنها نيز نگاشته مي‌شد.   مسئوليت تصويرگري اين نشريه در ابتدا بر عهدة « ابوتراب غفاري »  بود ولي پس از خودكشي  او در سال 1307 هـ . ق   اين مسئوليت به ميرزا موسي مميز سپرده شد و او از شمارة هفتادو پنجم  اين روزنامه،  كار مصور سازي را انجام مي داد.

 

شكل گيري  كتابهاي مصور چاپ سنگي در دورة قاجار

نخستين كتاب چاپ سنگي مصور در ايران ليلي و مجنون « مكتبي شيرازي » شاعر معروف شيراز بود كه در سال 1259 هـ‌ . ق  در چاپخانة تبريز منتشر شد.  اين كتاب چهار تصوير دارد كه مطابق معمول آن زمان پس از چاپ با دست رنگ شده اند.  كتابهاي چاپ سنگي كه از نيمة دوم سدة 13 هـ . ق  در ايران رخ نمودند، بيشتر كتابهاي داستاني كوچك و مردم پسندي بودند كه اغلب نيز تصاوير ضعيف و ناشيانه اي داشتند.

  تصوير گري كتاب به شيوة چاپ سنگي،‌خود زمينة تازه ، اگر چه كم ارزش‌تري براي هنر نمايي  نقاشي قاجار و البته  اين بار روي لوح سنگي چاپ  بوجود آورد و در واقع ادامة همان روند نقاشي قاجار، اما به صورت سياه و سفيد بود . تعدادي از تصاوير  چاپي را به خصوص   در ارتباط با متون ادبي كلاسيك، هنرمندان و مصوران درجة يك انجام مي دادند.  يكي از پركارترين   آنها عليقلي  خويي بود.

از ديگر تصوير گران زبر دست كتابهاي چاپ سنگي دوره ناصري،نام ميرزا مصطفي  شايان ذكراست.

براي تصويرسازي كتابهاي چاپ سنگي ارزان قيمت معمولا ازتصوير گران غير حرفه اي و نا آزموده ياري مي گرفتند. از اين رو كيفيت اين آثار در سنجش با تصوير كتابهايي كه تصويرگران حرفه اي در كارگاههاي درباري و دولتي پديد مي آوردند، بسيار پائين بود. تصويرگران غير حرفه اي با الهام از نقش مايه هاي عاميانه پرده ها و نقاشيهاي پشت شيشه و تأثير پذيري از طبيعت نگاري فراگير آن زمان، كتابهاي دلخواه مردم را نقش مي زدند.  اين آثار  بيشتر افسانه ها و داستانهاي  عاميانه، روايتهاي مذهبي، زيارتنامه ها و توبه نامه ها و كتابهاي ورقي براي كودكان مكتبخانه اي بودند.

شيوة ترسيم از روي عكس در دورة ناصري و بعدتر پس از ورود عكاسي به ايران بسيار رايج شده بود و  همين شيوه در تصوير سازي برخي كتب دورة ناصرالدين شاه همانند تصوير سازي روزنامه هاي آن دوره به كار رفت. ابوتراب  غفاري  كه به نقاشي تك چهره علاقه فراواني داشت، ‌از هنرمنداني بود كه در ترسيم چهرة رجال درباري در روزنامه ها و كتابهاي آن دوره از همين شيوه پيروي مي كرد.

 


ويژگيهاي  تصويرسازي و صفحه آرائي در روزنامه ها و كتابهاي چاپ سنگي

با ورود صنعت چاپ به ايران تغييراتي در نحوه و شيوة تصويرسازي پديد آمد كه مهمترين آنها عبارتند از:
 1- در مصورسازي كتب خطي ظرايفي وجود داشت كه در كتابهاي مصور چاپ سنگي به اجبار از اين ظرايف كاسته مي شد.
2- در تصوير سازي  نسخ خطي همة عناصر ديداري همچون خط، رنگ، نقطه و سطح به كار گرفته مي شدند اما در كتابهاي چاپ سنگي به سبب محدوديت تكنيكي، عنصر فراگير در تصاوير، خط و گاه نقطه بود و با خط و سطح و شكل، فضاي تصاوير چاپ سنگي ساخته مي شد. 
3- در اين آثار  براي نشان دادن سايه روشن و ايجاد سه بعد  نمايي در عناصر تصوير، از تكرار خطوط در كنار هم استفاده مي شد.
4- ويژگي آشكار تصاوير چاپ سنگي، سياه و سفيد بودن آنها ست كه گاه  اين تصاوير پس از چاپ شدن بوسيلة دست رنگ آميزي مي شدند.
5- نحوة قرار گيري تصوير در كتابهاي چاپ سنگي نيز بدين صورت بود كه يا در داخل متن و همراه با نوشته هاي كتاب بود و يا تمام يك صفحه به يك يا چند تصوير اختصاص مي يافت. تصاوير ميان متن هم گاه در داخل كادر بودند و يا بي اينكه  در كادري محاط باشند، تصوير ميان نوشته ها ترسيم مي شد.
6- در برخي كتابهاي چاپ سنگي، نام شخصيتهاي موجود در تصوير، كنارشان آمده است. اين شيوه معرفي افراد در تصوير به بيننده ، اغلب در آثار نقاشي دورة فتحعليشاه  قاجار نيز مشاهده مي شده است.
7- در تصاوير كتب چاپ سنگي و مجلس سازيهاي آن، با توجه به حذف  اجباري رنگ، بر سادگي طرح تأكيد شده و در عوض بر قدرت طراحي و بيان تصويري آن افزوده شده است. تزئينات  لباس و فضا و بنا در اين آثار بر خلاف نقاشيهاي نيمة اول دورة قاجار محدود يا خلاصه شده اند.
8 - در بيشتر تصويرهاي كتب چاپ سنگي تاثير سطح نمايي  نگارگري  سنتي ايران  به وضوح مشاهده مي شود. البته ژرفانمائي و حجم نمائي كه از ويژگيهاي  تاثير گذار نقاشي غربي بر نقاشيهاي دورة قاجار است، گاه در برخي تصاوير چاپ سنگي هم به چشم مي خورد.

 


شكل گيري سبك آثار تصويري چاپ سنگي

تصويرهاي چاپ سنگي دورة قاجار را به لحاظ  منابع الهام مي توان به دو گروه عمده تقسيم كرد:
1- تصوير هاي متاثر از نقاشيهاي نيمة اول سده سيزدهم  هجري قمري  در دورة قاجار
2- تصويرهاي متاثر از نقاشيهاي نيمة دوم سدة 13 هـ . ق  و همچنين عكاسي  نوپا ي ايران.

تحول سريع نقاشي از دورة اول قاجار به دورة دوم آن كه رسيدن به طبيعت گرايي نتيجة آن بود ، در تصويرگري كتاب به شيوة چاپ سنگي كندتر انجام گرفت. تصاوير چاپ سنگي گروه دوم كه تحت تاثير نقاشي طبيعت گراي دورة دوم قاجار بود، همزمان با ايجاد روزنامه هاي دولتي و چاپ سفرنامه هاي ناصرالدين شاه بسيار مورد توجه قرار گرفت و دليل آن،  نياز به تصاويري  مستند در هر دو مورد بود. تصاوير چاپ سنگي گروه دوم كه برگرفته از نقاشيهاي دورة دوم  سده 13 هـ . ق   و همچنين عكاسي بودند به سه دستة صورت سازي ها، منظره سازي ها و رويداد نگاري ها تقسيم مي شوند. شاه و شاهزادگان و رجال و اشراف و سفرا و درباريان، شخصيتهاي اصلي پرتره هاي اين دوره بودند. طراحي چهره ها در اين گروه همچون نقاشي هاي دورة دوم قرن 13 هـ . ق با توجه به شكل طبيعي بدن انسان كار مي شد وچهره نگاري ها مستقل و جدا از متن و بدون هيچ شكل اضافي در پيرامون آن، تصوير مي شدند. تصويرهاي چاپ سنگي  متأثر از دورة دوم  نقاشيهاي قاجار از سال 1277 تا حدود سال 1315 هـ . ق يعني دورة سلطنت ناصرالدين شاه تا اوايل سلطنت مظفرالدين شاه را در بر  مي گيرد.

 با بررسي تصاوير چاپ سنگي هر دو گروه، بطور كلي مي توان از نظر كيفي  نيز اين تصاوير را به سه دسته تقسيم نمود:
1- تصاوير ممتاز و طراز اول كه بدست نقاشان و تصويرگراني  زبده و چيره دست به نقش در آمده اند.
2- تصاوير متوسطي  كه تصويرگران آنها نيز در مهارت و توانايي ميانه حال بودند
3- در نهايت تصاوير ضعيفي  كه مصوران آنها مهارت كافي در ترسيم نداشتند.

 


بررسي  صفحه آرائي  در نسخ چاپ سنگي

با رواج  چاپ سنگي، سطح كيفي صفحه آرائي در قياس با كتاب هاي خطي گذشته، پائين آمد. دليل اين نزول كيفي نه فقط عدم تسلط و چيرگي مصوران و تذهيب  كاران و خطاطان در قياس با استادان گذشته، كه بيشتر به سبب محدوديت امكانات فن چاپ  در بهره گيري از تمام مهارت هاي هنرمندان زمان بوده است. در ايران براي صفحه آرايي كتاب هاي چاپي تلاش شد كه از همان شيوه هاي مرسوم در كتابهاي خطي استفاده شود و تمام صنايع و فنون تزيين كتابهاي خطي در كار چاپ سنگي به نمايش در آيند. تنها با اين تفاوت كه آرايش كتاب هاي خطي  مستقيماً بوسيلة هنرمندان پرداخته و رنگ آميزي مي شد ولي در چاپ سنگي به علت فن  ويژه و امكانات محدود آن، هنرمند ارتباط مستقيم با كاغذ  نداشته ، اينكار  طي مراحلي و صرفاً با رنگ سياه به چاپ مي رسيد. صفحه آرايي مطبوعاتي ايران در آغاز تحت تاثير كتاب هاي چاپ سنگي دورة ناصرالدين  شاه و متأثر از مطبوعات چاپ هند بود. پس صفحه آرائي نخستين روزنامه هاي قاجار همان ويژگيهاي بصري صفحه آرايي كتابهاي خطي ابتداي قاجار را داراست  كه در آنها كادر و كتيبه  فراوان ديده مي شود  و تقارن  مهمترين اصل در تركيب بندي  عناصر  بصري محسوب مي شود.

 

 

محسن مراثي ومريم نظري