یک رنگ کم تر از بی رنگی!
با شاد باش به اهالي فرهنگ، جايزه مهرگان هم كه مي توانست طراوتي باشد به اين روزهاي خاكستري ادبيات و فرهنگ فعلا؛ تأكيد مي كنم، فعلا تعطيل شد. تأكيد من از آن جهت است كه خوش بينانه اميدوارم كه اين جايزه فقط در اين تاريخ خاص و سياه! سال 1387 تعطيل شده باشد.
فتح الله بي نياز و دوستانش به هر دليلي – خودشان كمبود آثار حوزه داستاني ذكر كرده اند - صلاح ندانستند كه اين جريان امسال به راه خود ادامه دهد. باز خورد هاي تعطلي اين جايزه در اهالي قلم متفاوت بوده و هست. اما اكثر قريب به اتفاق آنان تعطيلي جايزه را در اين وانفساي لگدمال كردن ادب و ادبيات به صلاح نمي دانستند. بودند آن هايي كه معتقد بودند با اين حركت عملا ما يك گام به عقب نشسته ايم. گامي كه تفسير و تأويلش امروز ميسر نيست و در فرداي ادبيات مشخص خواهد شد.
برخي ديگر هم اين عمل را اعتراضي نمادين به وضع موجود ادبيات و نشر مي دانستند. رك بگويم اين چه اعتراضي است كه سلاح را در دست حريف گذاشته خلع سلاحمان مي كند. هر حركتي در اين روزگار براي خودش حركتي است و مطمئنا از وضع سكون و ركود بهتر است. تنها شايد بايد به اين اميدوار باشيم در شرايطي كه همه ارگان هاي فرهنگي دولتي سعي بر تغيير و تعطيلي همه شاهراه هاي ادبيات معاصر ما دارند، باييد به خرد ترين جريان ها با ديده مثبت نگريست و... . پاينده باد حركت و راه جايزگان! منتقدان مطبوعات، روزي روزگاري، گلشيري و ... .
به دلیل فیلترینگ وسیع این روزها، این وبلاگ تا اطلاع ثانوی بدون عکس و تنها با متن می آید ...