محمد رحمانیاننامه ی محمد رحمانیان به مسئولان در راستای توقیف نمایش روز حسین:
نمایش «روز حسین» هم توقیف شد. به شما تبریک می‌گویم آقایان. حالا می‌توانید شب‌ها با خیال راحت سر به بالین بگذارید. می‌توانید از حقوقی که بابت ممیّزی می‌گیرید شرمنده نباشید و با رشادت از آن دفاع کنید. می‌توانید با سربلندی نزد مدیران‌تان و مدیرانِ مدیران‌تان بایستید و با افتخار اعلام کنید یک نمایش دیگر هم به فهرست نمایش‌های به صحنه در نیامده افزوده شد. می‌توانید بر خود ببالید که تیغ‌هایتان همچنان تیز است و اهل مماشات نیستید و هر آنکه را چون شما نمی‌اندیشید بی‌رحمانه قلع و قمع می‌کنید و از دم تیغ می‌گذرانید. «روز حسین» آزمونِ شما بود. و شما با موفقیت و با نمرات ممتاز آن را از سر گذراندید. باز هم به شما تبریک می‌گویم آقایان! «روز حسین» برای من و گروه اجرایی تنها یک نمایش نبود. تلاشی بود برای ایجاد باب گفتگو و اظهار نظر درباره‌ی تاریخ انقلاب اسلامی و سی سالی که بر آن گذشت. با همه‌ی لحظاتِ خوب و بدش، زشت و زیبایش، شدت و فرجش. می‌خواست و می‌توانست از تئاتر ـ بمثابه‌ی یک رسانه ـ در وجه اجتماعی و سیاسی یاری بجوید و به بخشی از پرسشهای نسلِ امروز پاسخ دهد، و یا لااقل پرسش‌های تازه‌ای را مطرح کند تا همه با هم به جستجوی پاسخی در خور برآییم. از همان آغاز می‌دانستم راه سختی در پیش داریم. ساده‌لوحانه می‌اندیشیدم حق دارم بعنوان نویسنده و کارگردانی که در زمینه‌ی نمایش‌هایی با موضوع مذهب آثاری را به صحنه برده‌ام، نگاه تازه‌تری به یک واقعه‌ی مذهبی ـ اسطوره‌ای داشته باشم. حادثه‌ی کربلا و قیام امام حسین (ع) در سال 61 هجری قمری، زمینه ایست محکم و ژرف برای درام و درام‌نویس تا از ورای تاریخ بتواند راه آینده را رَصد کند. بیاموزد و بیاموزاند، همچون تذکره‌ای دائمی، یا حادثه‌ای قابل تکرار، یا آزمونی سترگ. می‌پنداشتم اجرای نمایش «روز حسین» می‌تواند اندکی از بار التهاب جامعه بکاهد و فضای نقد را از کوچه‌ها و خیابان‌ها به تالار نمایش و صفحات نشریات و جلسات گفتگوی رو در رو انتقال دهد. به همه‌ی کسانی که به خشونت بعنوان تنها و یا آخرین راهکار می‌اندیشند یادآوری کند گره‌هایی هستند که به سر انگشت تدبیر بهتر باز می‌شوند تا به دندان خشونت... چه بگویم؟ نیّت ما خیر بود و امروز تنها می‌توانیم بگوییم الخیر فی ما وَقَع... زندگی سخت است. دعا کنیم سخت‌تر نشود.

محمّد رحمانیان
15 دی